امام رضا علیه السلام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان دچار موقعیت دشواری شد زیرا از یک سو حکومت با تمام دستگاه های خود در تلاش بود که موجبات قتل ایشان را فراهم کند، و از سوی دیگر، شکاف عمیقی میان اصحاب و یاران پدرشان ایجاد شده بود. این اختلاف بر اثر پدیده ای ساختگی به وجود آمد، مبنی بر این که امام موسی بن جعفر علیه السلام شهید نشده است بلکه زنده است و همو قائم آل محمد صلی الله علیه و آله است، و غیبت او همچون غیبت موسی بن عمران از قومش می باشد، این فکر، باعث وقوف امامت بر موسی بن جعفر علیه السلام و عدم انتقال آن به فرزندش امام رضا علیه السلام می گردید . [1] اشاعه ی این تفکر در حالی بود که ارتحال هفتمین امام علیه السلام در شمار روشنترین رخدادهای تاریخ امامان علیهم السلام است، بویژه آن که دستگاه خلافت، چند روز پیکر مطهر امام علیه السلام را کنار پل بغداد، به نمایش گذارد و از بزرگان قوم نیز گواه گرفت که موسی بن جعفر علیه السلام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. به هر حال چنین جریانی پیش آمد و تعدادی به نام واقفیه ظهور نمودند. شایان توجه است که امام موسی بن جعفر علیه السلام پیدایش چنین حرکتی را پیش بینی کرده و در سخنانی به محمد بن سنان فرموده است: « در این سال حرکتی پدید خواهد آمد، از آن اندوهگین مباش که جای نگرانی نیست ... ( آنگاه حضرت فرمود: )هر کس در حق فرزندم ستم روا دارد و پس از من امامت او را انکار کند، مانند کسی است که در حق علی بن ابی طالب ستم نموده و جانشینی و امامت او پس از پیامبر صلی الله علیه و آله را انکار کرده است.» [2]
امام رضا علیه السلام در عصر امامت خویش، با خلفایی چند از عباسیان، معاصر بوده اند؛ هر چند تنها در دوران زمامداری مأمون، شرایطی پیش آمد که امام علیه السلام را به موضعگیری واداشت. مدت ده سال از امامت هشتمین امام علیه السلام با دوران خلافت هارون مقارن بود. در آن دوران ده ساله، هارون به دلیل بحرانهایی که حکومتش با آن روبرو بود، هیچ گاه خود را رویاروی امام هشتم علیه السلام قرار نداد.
پس از مرگ هارون در سال 193 ه.ق زمامداری به امین واگذار شد که چهار سال واندی بیش نگذشت که آن هم به کشمکش دو برادر انجامید. در ا ین مدت، اوضاع به حد کافی آشفته بود و فرصتی پدید نیامد تا دستگاه خلافت خود را با امام و آل علی علیه السلام درگیر کند. امین در جنگ با سپاه مأمون کشته شد و عهد مأمون فرا رسید. مأمون روشی غیر از دیگر خلفای عباسی برگزید. او حل مشکلات و رفع موانع موجود را در اقدامی دیگر می دانست که برای انجام این مهم لازم بود امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو فراخواند و آنگاه تصمیمات از پیش تعیین شده را به مرحله اجرا گذارد. و آن الزام امام علیه السلام به پذیرش ولایتعهدی بود.
بنابراین سفر امام علیه السلام به مرو که بخش مهمی از زندگانی امام رضا علیه السلام را تشکیل می دهد، رخ داد. سفری که به میل امام علیه السلام نبود، چه این که پس از انجام این هجرت و با گذشت زمان، پرده از روی حقایق بسیاری برداشته شد و اهداف مأمون از این فرا خوانی روشن گردید. [3]
در این نمایه با 5 نمایه فرعی و 34 مقاله به بررسی دوره امامت امام هشتم ثامن الائمه علیه السلام پرداخته می شود.